سهم من از آرزوی داشتن تو عذابه... نیایش و دعا هم برای رسیدن به تو محاله... چه کرده ای با من؟ نگاه نافذت چه بر سرم آورده؟ قبول که داری قلبم شکسته... افکارم گسسته... زبانم هاج و واج... نگاهم مبهوت... قلمم لبالب از تهی... احساسم ترک خورده از همچون تویی... ریشه ی لبانم دیگر خشکید از مدح اسم تو... توی خیالم بارها به تکرار به یادت می افتم در چنین سرشتی که تو برایم مهیا کرده ای... روزگاری رویا مبهم داشتن تو از دوردست ها خیلی زیبا بود... اما در اکنون یاد تو,فکر تو,هوای تو, جزء اندوه و اندوهگین بودن ارمغانی برایم ندارد... ندارم... ندارم هیچ گله ایی از تو... از تویی که زمانی الهام بخش دل غمگین شکسته ام بودی... تو را قسم به خدا... تو را قسم به خاک قبرم... تو را قسم به آسمان دلتنگ چشمانم... قسم به کائنات...دیگر برنگرد... برو در پی سرنوشتت... راه ما جداست... دیگر تحمل ندارم بر فراق یار گریز پا... پایان یافت قصه ی معشوق با نبود الهه ی عشق... دیگر گنجایش این و ص ل محال و امید عبث بی حاصل را ندارم...
برچسب : نویسنده : دانیال wmv بازدید : 673 تاريخ : جمعه 30 آبان 1393 ساعت: 17:16
برچسب : نویسنده : دانیال wmv بازدید : 5227 تاريخ : جمعه 30 آبان 1393 ساعت: 17:12
فریدون مشیری
|
|
همراه با مولانا
برچسب : نویسنده : دانیال wmv بازدید : 749 تاريخ : پنجشنبه 29 آبان 1393 ساعت: 19:07
برچسب : نویسنده : دانیال wmv بازدید : 703 تاريخ : پنجشنبه 29 آبان 1393 ساعت: 18:58
به سلامتي رفيقي كه يه روز مياد سر خاكم اما
نميتونم جلوش پا شم، ولي خاطرم راحته كه
خاك زير پا شم.
اما اين رفيقا خيلي كم هستن
خيلي كم...
عشق به دریا...
برچسب : نویسنده : دانیال wmv بازدید : 648 تاريخ : پنجشنبه 29 آبان 1393 ساعت: 9:10
برچسب : نویسنده : دانیال wmv بازدید : 662 تاريخ : پنجشنبه 29 آبان 1393 ساعت: 9:06
دیوونه کیه؟
عاقل کیه؟
جونور کامل کیه؟
واسطه نیار، به عزتت خمارم
حوصلهی هیچ کسی رو ندارم
کفر نمیگم، سوال دارم
یک تریلی محال دارم
تازه داره حالیم میشه چیکارهام
میچرخم و میچرخونم ٬ سیارهام
تازه دیدم حرف حسابت منم
طلای نابت منم
تازه دیدم که دل دارم، بستمش
راه دیدم نرفته بود، رفتمش
جوونهی نشکفته رو٬ رستمش
ویروس که بود حالیش نبود هستمش
جواب زنده بودنم مرگ نبود؛ جون شما بود؟
مردن من مردن یک برگ نبود؛ تو رو به خدا بود؟
اون همه افسانه و افسون ولش؟
این دل پر خون ولش؟
دلهرهی گم کردن گدار مارون ولش؟
تماشای پرندهها بالای کارون ولش؟
خیابونا، سوت زدنا، شپ شپ بارون ولش؟
دیوونه کیه؟
عاقل کیه؟
جونور کامل کیه؟
گفتی بیا زندگی خیلی زیباست؛ دویدم
چشم فرستادی برام تا ببینم؛ که دیدم
پرسیدم این آتش بازی تو آسمون معناش چیه؟
کنار این جوب روون معناش چیه؟
این همه راز، این همه رمز
این همه سر و اسرار معماست؟
آوردی حیرونم کنی که چی بشه؟ نه والله
مات و پریشونم کنی که چی بشه؟ نه بالله
پریشونت نبودم؟
من
حیرونت نبودم؟
تازه داشتم میفهمیدم که فهم من چقدر کمه
اتم تو دنیای خودش حریف صد تا رستمه
گفتی ببند چشماتو وقت رفتنه
انجیر میخواد دنیا بیاد، آهن و فسفرش کمه
چشمای من آهن انجیر شدن
حلقهای از حلقهی زنجیر شدن
عمو زنجیر باف زنجیرتو بنازم
چشم من و انجیرتو بنازم
دیوونه کیه؟
عاقل کیه؟
جونور کامل کیه؟
برچسب : نویسنده : دانیال wmv بازدید : 591 تاريخ : چهارشنبه 28 آبان 1393 ساعت: 15:21
تو یه لحظه به چشای من نگاه کن ، با صدای من در قلبتو وا کن
کمی آرامش رو حس کن تو ترانه م ، واسه تو یه دنیا حس عاشقانه
ام
دلتو به این صدای خسته بسپار ، تو منو داری عزیزم منو اینبار
من میخونم تا تو آرامش بگیری ، تو با من به سمت تنهایی نمیری
دل تنهاتو به دست گله نسپار ، تو منو داری عزیزم منو اینبار
دوست دارم حس کنی تو ترانه هامی ، تنها نیستی تو مثه نفس
باهامی
دل تنهاتو به دست گله نسپار ، تو منو داری عزیزم منو اینبار
دوست دارم حس کنی تو ترانه هامی ، تنها نیستی تو مثه نفس
باهامی
تنها نیستی تو مثه نفس باهامی…
قلبتو رها بکن تو این ترانه ، فقط آرامشو حس کن عاشقانه
دوست دارم از این صدا عشقو بگیری ، حس کنی رو بال ابرا داری
میری
بگو آرومی ، بگو غمی نداری ، تو منو داری عزیزم ، منو داری…
من میخونم تا تو آرامش بگیری ، تو با من به سمت تنهایی نمیری
قلب تنهاتو به من بسپار ، منو داری ، منو اینبار….
دل تنهاتو به من بسپار ، تو منو داری ، منو اینبار…
دل تنهاتو به دست گله نسپار ، تو منو داری عزیزم منو اینبار
دوست دارم حس کنی تو ترانه هامی ، تنها نیستی تو مثه نفس
باهامی
دل تنهاتو به دست گله نسپار ، تو منو داری عزیزم منو اینبار
دوست دارم حس کنی تو ترانه هامی ، تنها نیستی تو مثه نفس
باهامی
تنها نیستی تو مثه نفس باهامی….
برچسب : نویسنده : دانیال wmv بازدید : 686 تاريخ : چهارشنبه 28 آبان 1393 ساعت: 15:19
آهای رقیب...
یادت باشه...
کم حوصلست...
ظاهرش جدی...
اما دلی داره که مهربانیش به وسعت یه اقیانوسه...
بدقول نیست...
اما کم میاره و سر قولش نمیمونه...
همیشه دنبال بهونست؛بهونه دستش نده...
خسته که هست تنهاش بذار...
اگه ناراحتت کرد...
به لحن صداش توجه نکن...
اگه پشیمونی تو اون موج میزنه...
دیگه اصرار به عذر خواهی نکن...
چون مغروره...
به حرمت دوس داشتن غرورشو نشکن...
نوازشش کن؛به نوازش نیاز داره...
راز دار باش؛همیشه نیاز داره خودشو خالی کنه...
اگه دیدی لج کرد؛عیب نداره کوتاه بیا...
چندوقتی که بگذره خودبه خود از کارش پشیمون میشه...
از همین حالا بدون کیه...
هیچوقت تورو به رفیق هاش ترجیح نمیده...
ولی رقیبمو به من ترجیح داد...
اما عصبانیش؟؟؟؟
خودم هم هنوز باهاش کنار نیومدم...
شاید تو بتوانی...شاید...
برچسب : نویسنده : دانیال wmv بازدید : 637 تاريخ : چهارشنبه 28 آبان 1393 ساعت: 15:17
دلت که پیش کسی باشد
هر قدر هم نامهربانی ببینی
هر قدر هم که شکسته بشی
هر قدر تلاش کنی که تمام علاقه ات را جمع کنی و از کنارش بروی
نمی شود!
دل خوش "کوچک ها" می شوی
حرف های کوچک
کارهای کوچک
خوبی های کوچک
همین "کوچک" هاست که برایت نه پای رفتن می گذارند
نه دل ماندن
همین کوچک ها ذره ذره روحت را می کشد!!!
برچسب : نویسنده : دانیال wmv بازدید : 618 تاريخ : سه شنبه 27 آبان 1393 ساعت: 13:32
که ناخواسته ضرر برسانی،
که برنامه هایشان را لغو کُنی،
تو را به فُحش خواهند کشید...
ولی
تو تنها نیستی،
با مَن هم همینطور هستند...!
برچسب : نویسنده : دانیال wmv بازدید : 585 تاريخ : سه شنبه 27 آبان 1393 ساعت: 13:31
با نام اونی که همه جلوی مهربونی هاش کم میارن.....
با نام اونی که سراسر لطفه و عظمت.....
با نام یگانه معبودم.....
به نام خالق زیباییها.
برچسب : نویسنده : دانیال wmv بازدید : 628 تاريخ : سه شنبه 27 آبان 1393 ساعت: 13:17
خدایا تو میدانی آنچه را که من نمیدانم
در دانستن تو آرامشیست و در ندانستن من تلاطمها …
تو خود با آرامشت تلاطمم را آرام ساز …
خدای من خداییست که اگر سرش فریادکشیدم
به جای اینکه با مشت به دهانم بزند
باانگشتان مهربانش نوازشم می کندومی گوید
میدانم جز من کسی نداری . . .
برچسب : نویسنده : دانیال wmv بازدید : 578 تاريخ : سه شنبه 27 آبان 1393 ساعت: 13:15
دلم گرم خداوندیست که با دستانِ من گندم برای یاکریمِ خانه میریزد،
چه بخشنده خدای عاشقی دارم....
که میخواند مرا با آنکه میداند گنهکارم،
دلم گرم است, میدانم بدون لطف او تنهایِ تنهایم....
برایت من خدا را آرزو دارم...
عشق به دریا...برچسب : نویسنده : دانیال wmv بازدید : 615 تاريخ : سه شنبه 27 آبان 1393 ساعت: 13:08
نا امیدی هنگامی که به مطلق می رسد، یقینی زلال و آرامشبخش می شود.
چه قدرت و غنایی ست در "ناگهان هیچ نداشتن"!
"دکتر علی شریعتی"
چه قدر خوشحالم. نه! واقعاً خوشحالم. با اینکه قلبم یخ بسته اما آرومم. یکی از دیشب داره زیر گوشم یه لالایی زیبا می خونه.
دلم شکسته اما اشکم در نمیاد. همیشه شنیده بودم که حقیقت تلخه. هر کسی طاقت شنیدنش رو نداره. هر کسی هم طاقت درکش رو نداره. من تمام استخوان هام درد می کنه. انگار از یه بلندی پرتم کردن پائین. هنوز قدرت درک درد رو هم ندارم. صدای شکستن دردناک چیزی رو شنیدم که نمی شناسمش. قدرت تجزیه و تحلیل ندارم. قدرت اشک ریختن ندارم. اشک واکنش خوبی نیست به این رنج بزرگ. رنج؟ نه! مطمئن نیستم آنقدر ها که باید رنج کشیده باشم. احساس می کنم روحم بی حس شده. هیچ دردی آزارم نمیده. نمی خوام ادای آدم های شکست خورده رو در بیارم. من خیلی مغرورم. نه ! شکست نخوردم. این منم که پیروز شدم. من بالاخره حقیقت رو فهمیدم. و البته یادم نمی ره که برای به دست آوردن، باید از دست داد. رومن رولان میگه:" رنج، آموختن است"
عشق به دریا...
برچسب : نویسنده : دانیال wmv بازدید : 624 تاريخ : يکشنبه 18 آبان 1393 ساعت: 12:41
مانند یک بهار،
مانند یک عبور،
از راه می رسی و مرا تازه می کنی
همراه تو هزار عشق از راه می رسد.
همراه تو بهار،
بر دشت خشک سینه من سبز می شود.
وقتی تو می رسی ...
در کوچه های خلوت و تاریک قلب من مهتاب می دمد....
عشق به دریا...
برچسب : نویسنده : دانیال wmv بازدید : 664 تاريخ : يکشنبه 18 آبان 1393 ساعت: 12:37
فتــاده در سَــر ما عجیــب میـل زیــارت
عــدو شود سبب خیــر اگـر خــدا خـواهـد
کفتــار هـــا بــ ه گـــرد حـــرم زوزه مــی کشنــد
بــاشــــد زمــــان غــــرّش ِ شیـــران حیــــــدری
برچسب : نویسنده : دانیال wmv بازدید : 659 تاريخ : جمعه 2 آبان 1393 ساعت: 15:37
برچسب : نویسنده : دانیال wmv بازدید : 585 تاريخ : پنجشنبه 1 آبان 1393 ساعت: 15:25